اي بلند آسمان مغرور....
اي بلند آسمان مغرور، باز امشب من و اين بغض من، چند و چند فراموشي و رفتن، چند و چند فراموشي و رفتن، ماندن و گنديدن، مرداب شدن، سينه هاي پر ملال تا كه دهان به آهي گشوده مي شود، شرر و آتش برون مي ريزد. مگر من كه ام؟؟؟؟ شكسته دلي بيقرار، آسيمه سر، پريشان، پرسان، لرزان و جويا اما صبور، صبور، صبور من.صبور..............
درد، درد، به خدا امشب اين درد امانم را ميگيرد و مي كشدم، انگار كه كوهي به دوش گرفته ام و كوه به كوه در پي تو..................
آخر نشانه اي، جاي پايي، اشارتي.... اي مرهم، اي درمان،اي آرامش معبود، منكه ديگر از پاي افتاده ام. كدامين جاده امشب ميگذارد سر به پاي تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....................
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 1:48:30 PM